هنگامی که یک قاتل به بیماری لاعلاج تشخیص داده می شود، تصمیم می گیرد به خودش ضربه بزند. اما وقتی همان قاتلانی که او استخدام کرده است، دوست دختر سابقش را نیز هدف قرار می دهند، او باید ارتشی از همکاران قاتل را دفع کند.
پس از ملاقات غیرمنتظره گارفیلد با پدر گمشده اش، گربه ژنده پوش کوچه ویک، او و دوست سگش اودی مجبور می شوند از زندگی کاملاً نازپرورده خود به ویک بپیوندند تا در یک سرقت خطرناک به ویک بپیوندند.
خلاصه داستان:شریک یک سرمایه دار بزرگ شامپاین (Furneaux) (رونت) شوهر جیگولو شریک زندگی خود (پرکینز) را به قتل هایی که برای او در نظر گرفته شده مشکوک می کند.
خلاصه داستان:دوست ارتشش یک مارشال فاسد را تحت فشار قرار می دهد تا در مورد آزادی اسیران سفید کومنچس مذاکره کند ، اما متوجه می شود که ادغام مجدد آنها در جامعه پیامدهایی دارد.
خلاصه داستان:یک پلیس استکهلم به خانه نزد برادرش در نزدیکی نروژ و فنلاند برمی گردد. او شکار غیرقانونی گوزن را کنترل می کند. او اسلحه های بدون مجوز را ضبط می کند. همه ، حتی برادر و پلیس محلی او مخالف هستند. اوضاع بالا می رود
خلاصه داستان:زنی که از کلپتومانیا رنج می برد در تلاش برای درمان او هیپنوتیزم می شود. به زودی پس از آن ، او در صحنه قتلی پیدا شد که هیچ خاطره ای از چگونگی رسیدن به آنجا و ظاهراً راهی برای اثبات بی گناهی خود ندارد.
خلاصه داستان:وایومینگ ، اوایل دهه 1900. بوچ کسیدی و The Sundance Kid رهبران گروهی از افراد غیرمجاز هستند. بعد از اشتباه یک سرقت قطار ، آنها خود را در حال فرار می بینند و پاشنه پا را به سختی می کشند. راه حل آنها - فرار به بولیوی.