در حالی که دانشآموزان در مدرسه سلاحهای جنگنده نخبه نیروی دریایی ایالات متحده برای بهترین بودن در کلاس با هم رقابت میکنند، یک خلبان جوان جسور چیزهایی را از یک مربی غیرنظامی یاد میگیرد که در کلاس درس آموزش داده نمیشود.
آرتور فلک در Arkham نهادینه شده است و منتظر محاکمه برای جنایات خود به عنوان جوکر است. آرتور در حالی که با هویت دوگانه خود دست و پنجه نرم می کند، نه تنها به عشق واقعی برخورد می کند، بلکه موسیقی را که همیشه در درونش بوده است، می یابد.
یک پیام مرموز از گذشته جیمز باند او را به دنبال کشف وجود یک سازمان شوم به نام SPECTRE میفرستد. با طلوع یک تهدید جدید، باند حقیقت وحشتناکی را در مورد نویسنده تمام دردهای خود در بیشترین زمان خود میآموزد.
خلاصه داستان:دزد حرفه ای میسون بزرگترین سرقت خود را با برادرش انجام می دهد و یک بانک را سرقت می کند. وقتی مشکل پیش میرود، آنها در داخل محاصره شده توسط مجری قانون به دام میافتند. با مذاکره میسون با معشوق سابق خود، مذاکره کننده اصلی، تنش افزایش می یابد.
خلاصه داستان:مردی با بالا رفتن سن از هرگونه کمک دخترش امتناع می کند. همانطور که او سعی می کند شرایط در حال تغییر خود را درک کند، شروع به شک به عزیزانش، ذهن خود و حتی ساختار واقعیت خود می کند.
خلاصه داستان:یک نوجوان سرکش که در مراکز نگهداری قرار می گیرد، مشکوک است که پدرش نمرده است، اما ربوده شده است. او مصمم است با کمک یک انجمن بشقاب پرنده حقیقت را دریابد.
خلاصه داستان:وقتی مادرش ناپدید میشود، کلاری فرای میفهمد که از نسلی از جنگجویان است که از دنیای ما در برابر شیاطین محافظت میکنند. او به نیروهای دیگری مانند او می پیوندد و به نیویورک جایگزین خطرناکی به نام دنیای سایه می رود.
خلاصه داستان:پس از مرگ تصادفی دختر و همسر بزرگ جیک، لیا تنها دختر جیک توسط قاچاقچیان انسان ربوده شده است. تجربه جیک در هنرهای رزمی، با سرنخهای کوچکی در دست و چوب کالی در دست دیگر شروع میشود.
خلاصه داستان:یک مرد جوان ناتوان از رشد سعی میکند به کاری که پدرش در برقراری ارتباط با موجودات فرازمینی از فضا انجام میداد ادامه دهد، که منجر به چیزی معجزهآسا و شگفتانگیز میشود.
خلاصه داستان:تیم ورزش های رزمی تسخیر ناپذیر کارگردان چانگ چه و طراح رقص شیرین کاری لیو چیا لیانگ ادامه دهنده حماسه جذاب پرستوی طلایی از King Hu's Come Drink with Me در این ...
خلاصه داستان:شیلی 1973 توسط دیکتاتور پینوشه اداره می شود. ثروتمندان خشونت ، وحشت ، اعدام و غیره از جمله ایرنه را نمی بینند. او با یک افسر در ارتش فاشیست نامزد شده است. او با فرانسیسکو ملاقات می کند که چشمان خود را به حقیقت و عشق باز می کند.