آرا مووی

روزی روزگاری در غرب فیلمی حماسی ایتالیایی، در ژانر موسوم به وسترن اسپاگتی است. ستاره‌های این فیلم عبارت بودند از: هنری فوندا، چارلز برانسون، جیسون روباردز، کلودیا کاردیناله. فیلمنامه این فیلم، توسط سرجیو لئونه و سرجیو دوناتی، و بر اساس داستانی از خود لیونه، برناردو برتولوچی، و داریو آرژنتو نوشته شده‌است. فیلم درباره یک غریبه مرموز با یک ساز دهنی خاص، که به گروهی می پیوندد تا از شخصی بی دفاع محافظت کند. «جیل مک بین» (کاردیناله) که گذشتهٔ مشکوکی در نیواورلیانز داشته، وقتی نزد خانواده اش باز می‌گردد، متوجه می‌شود همه کشته شده‌اند. او به تنهایی در مزرعهٔ خانوادگی می‌ماند و پس از چندی با دو ششلول بند مرموز به نام‌های «هارمونیکا» و «شاین» آشنا می‌شود…

دوست ارتشش یک مارشال فاسد را تحت فشار قرار می دهد تا در مورد آزادی اسیران سفید کومنچس مذاکره کند ، اما متوجه می شود که ادغام مجدد آنها در جامعه پیامدهایی دارد.

یک سناتور برای تشییع جنازه یکی از دوستان قدیمی خود به یک شهر غربی برمی گردد و داستان ریشه خود را تعریف می کند.

یک دانشجو عاشق یک دختر خوشگل جنوبی می شود ، اما رابطه آنها با گذشته پر دردسر او و صحنه جنگ داخلی پیچیده است.

مارشال ویات ارپ در یک درگیری چند مرد باند کلانتون را می کشد. اراذل و اوباش کلانتون برای انتقام ، برادر مارشال را می کشند. بنابراین ، ویات همراه با دوستش داک هالیدی شروع به تعقیب قاتلان می کند.

یک تاجر اسب پس از انکار نادرست عدالت ، به دنبال عدالت خودش در یک دامدار خیانتکار است.

تقریباً در اواخر قرن بیستم ، در طی یک زمستان سخت در شمال کالیفرنیا ، اعضای یک خانواده دامداری در حالی که دو پسر بزرگتر به شکار پلنگی می روند که دام های آنها را می کشد ، درگیر هستند.

یک تفنگچی در حال مرگ آخرین روزهای خود را در جستجوی راهی برای مرگ با حداقل درد و حداکثر وقار می گذراند.

Oklahoma Land Run در آوریل 1889 زمینه ساز حماسه حماسی یک ماجراجوی مرزی ، همسر و خانواده و دوستانش است.

گاوچران سالخورده ویل پنی کار خود را در یک اردوگاه خطی در یک گاوداری بزرگ انجام می دهد و متوجه می شود که کابین منزوی او قبلاً توسط یک زن بدون شوهر و پسر کوچکش اشغال شده است.