خلاصه داستان:سامانتا بلک بیست و پنج ساله با داشتن یک بار بازی و گم شدن در عشق ، خود را در کار خود به عنوان خریدار اصلی خریداران لباس مجلسی با تخفیف در خیابان پنجم J. Bergner در خیابان نیویورک غوطه ور کرد. به عبارت دیگر ، او دزدی های فروشگاه های سطح بالا را در شب دزدی می کند که طرح های خود را که سپس برگرن برای کسری از هزینه ها تولید و به فروش می رساند ، می کند. او با لباس پوشیدن مانند یک مرد و رفتن توسط مونیکر سام ، فضای زیادی بین خود و عاشقانه قرار داده است. استیو شرمن می تواند یک روزنامه نگار عالی باشد ، اما به نظر می رسد همیشه زن بودن او در راه است. استیو و سام در همان پرواز نیویورک به پاریس ملاقات می کنند ، سام که به همراه رئیس خود جو برگنر و همکار خردمندش لنا اوکانر که مخفیانه عاشق جو است در آنجا سفر می کند برای بازدید از خانه های طراحی پاریس تحت هدایت فلیسیان کوربائو پرشور ، در حالی که استیو توسط رئیس خود ، Bertram Chalmers ، رئیس مطبوعات بین المللی در آنجا تبعید شده است ، زیرا قرارداد آهنین استیو اجازه نخواهد داد تا چالمرز تا زمان انقضا آن را آتش بزند.